مرتضی پاشایی تو یکی از آهنگایی که داره میگه:
با این که عطر پیرهنم میمونه رو پیرهنت یاد نمیمونه منو

یه تیکه کلام جدید یه طرز فکر جدید و خاص یه نوع گفتار متفاوت شاید هم یه رفتار تازه
ممکنه همشو از کسی تاثیر گرفته باشیم که الان یادمون نمیاد کی بوده کجا هست و داره چیکار می‌کنه

+عکس پست بمونه به یادگار از دیشب

++ بیشتر کسایی که دیشب باهاشون داشتم حرف میزدم همشون استرس داشتن و میترسیدن و بعضیاشون متعجب از این بودن که چرا من بیخیال نشستم و دارم میخندم اون موقع جواب های کسشعری میدادم که بخندن و نترسن و یکم از استرسشون کم بشه ولی الان که فکرشو میکنم مگه اون لحظات چیکار میتونستم بکنم چرا بیخودی خودم رو ناراحت میکردم و الکی الکی استرس میکشیدم اگه قرار باشه جنگ بشه مطمعنا ما اسیب میبینیم ولی من نه تو بگو بینم یه موشک چند تنی داره از بالا میفته سرت چه گه خاصی میتونی بخوری ؟ هیچی اگه قرار باشه هم کاری بکنی مطمعنا با استرس و ترس نمیشه