حقیقتا اینقدر دور بودین اینقدر یه مدت طولانی چراغ وبلاگتون خاموش بود حقیقتا اینقدر نیست شده بودید که بعضیاتون رو فقط به شکل یه خاطره قدیمی تو ذهنم دارم شاید تویی که از چند سال پیش نبودی و الان اومدی و منو یادت اومده حتی اگه بیای با رسم شکل سعی کنی بگی من همونم که یه روزی یه ستاره داشت تو اسمون بیان میگم شرمنده چشام به سیاهی عادت کرده

+ سری قبل که پست گذاشتم بعدش رفتم یه دور اون قسمت یادگاری که اون بالا کنار در باره من هست رو یه نیم نگاهی کردم و به جز یکی بقیه وبلاگاشونو خیلی بیرحمانه کشته بودن

++ امروز هم خیلی اتفاقی یه وبلاگی رو میخوندم توش اسم یکی از این قدیمی ها رو اورده بود که خیلی وقته نیست و همین باعث شد این مخ منو برداره ببره به اون روزا که کامنت ها رو چت روم کرده بودیم ستاره های روشن وب از ستاره های روشن اسمون بیشتر بود تازه یادش بخیر یکی بود به اسم بی نام گفت میرم و برمیگردم از اون چه خبر هنوز داره میره یا چپ کرد ؟

+++ اخه کصکشا میرین خب به کیرم به تخمم ولی این رسمش نیست اون کصخل که اسمش یادم نیست میگفت ادم پنج ماه یه خودکار داشته باشه دلش نمیاد بندازتش دور دوستی و خاطرات و حرف ها و کصخل بازیایمون سنگینی نمیکرد ؟ مقاومت نمیکرد موقع نیست و نبود و نابود شدن ؟

++++ والا حقیقتا تا همین یه ربع پیش به تخمم نبود یه هو ولی اون حال خوشی که اون روزا بود و یادم اومد اینو هنوز به خاطر دارم حتی اگه یکیمون حالش به هر دلیلی خوب نبود یه چند نفری بودن هر کاری از دستشون بر میاد و بکنن

+++++ اره تل خوبه تل اصن یه چیز دیگست اره وبسایت مستقل زدن خیلی خفنه اصن یه چیز دیگست اره میدونم بیان راهش یکم خاکی هستش یکم ماشینتونو اذیت میکنه ولی مگه مهم مسیر نبود ؟ مقصد رو که با هواپیما هم میشه رفت عزیز حرف رو که حتی رو کاغذ بنویسی بندازی تو دریا یکی یه روزی پیداش میکنه میخونتش مهم اینه اینقدر نزدیک باشی که بتونی حس کنی بیان این حس کردن رو داشت و داره ولی هر جوری حساب میکنم اون استیکر ها به اندازه خخخ نمیتونن حس رو منتقل کنن

++++++ و در اخر میدونم خودمم زیاد نیستم خب منم یه پسر کنکوری درگیر زندگی اینده کار کنکور کوفت و زهرمار هستم ولی اگه یکی میشناسید تازه وب زده تازه ستاره روشن کرده ادرسشو شوت کنین برم درشو بزنم یه سلام علیکی بکنم اسمون بی ستاره ب چ درد میخوره