سلام سلام بعد مدت ها اره اومدم ستاره وب رو روشن کنم یه نفس عمیق بکشین قراره بریم زیر آب

یه روزی سوار اسنپ بودیم مسیر هم میشه گفت طولانی طبیعی بود که دلمون سیگار میخواست ولی خب اسنپ بود بد بود تا این که دیدیم راننده خودش سیگار در اورد و گفت که اذیت که نمیشید ؟

راننده همین دو کلمه حرف که از دهنش بیرون اومد پاکت سیگار ها هم از جیب ما بیرون اومد بعد شروع کردیه به حرف زدن انگار اون دیدن سیگار هم دیگه خودش یه دلیل شد برای این که حرف بزنیم

نمیدونم سیگار چی داره اما حتما یه چیزی داره که ادم های سیگاری راحت تر با هم ارتباط میگیرن راحت هم دیگه رو پیدا میکنن و به راحتی دوست میشن

اون روز راننده یه حرف جالب به دوستم گفت که تو اون لحظه کسشعر محض بود برام یه حرف اشتباه طلقی میکردمش

راننده به دوستم گفته بود «کیشین یاراشیغی سیگار ده » به فارسی یعنی اون چیزی که به مرد میآد مثل لباسی که میگیم به تن خیلی میاد

اصلا جای بحثی نداره تو کسشعر بودن این حرف اشتباه بودن این حرف ضد و نقیض بودن و تناقض هایی که میشه از این حرف در اورد

ولی این چند ماه اخیر که روز و شبم داخل کتابخونه میگذره با ادم های زیادی اشنا شدم و یه چیز هایی دیدم که باعث شده یکم به این حرف به اصطلاح اشتباه باور پیدا کنم

بین خودمون بمونه قوه تخیل خیلی بده

مشکلات مثل مرداب دور و برتو احاطه کردن و باید تلاش و تمرکز کنی که بتونی رد بشی یه لحظه اون وسط گل نیلوفر آبی میبینی سر راه میچینیش و با خودت میاریش به کتابخونه ٬ میخوای کنار میزی که روش درس میخونی بزاری تا یادت نره چقدر تلاش و تمرکز مهمه ولی یه هو به خودت میای و میبینی چه مشکلی چه دردی چه تلاشی چه تمرکزی ؟‌ نیم ساعت هستش که تو خیال خودت داری این ور اون ور میری و یک کلمه هم درس نخوندی

امان از وقتی که یه اهنگ خوب پیدا کنی اهنگی که بره صاف تو مغز و قلب و روحت

مگه میتونی از دستش فرار کنی ؟ مگه میتونی هر دقیقه یه بار اون جای خوبشو هی به خودت نگی ؟ مگه داریم اصن با اون اهنگ تو جشن عروسی یا مجلس ختم رو تصور نکنی ؟ 😂

چند روز پیش خیلی یه هویی یاد قدیم مدیما کردم این که کیا تو بیان بودن کیا دیگه نیستن

بین خودمون بمونه ها اینایی که موندن حتی اگه سرشون تفنگ بزاری باز هم نمیرن

البته به جز ماجده !‌ ماجده کلا یه دستش تو پاک کردن وب هستش با اون یکی دستش هم داره یه وب جدید باز میکنه

با یه پاش پست جدید مینویسه با اون یکی پا همون پست رو پاک میکنه 😂 ماجده شرمنده تو نمونه نادر قابل تحقیق هستی از نظر من

فکر کردم دیدم عهههه پسر من کلا تو بیان با یکی قطع ارتباط کردم اونم نمیخواستم یعنی دوست خوبی بود ولی زیاد رفته بود تو فاز سیاست شب و روز صبحونه و شامش سیاست بود پست سیاسی استوری سیاسی اونم دیگه خودش از دست رفت  من ولش کردم و رفتم

یا یکی بود یادمه اهل شیراز بود وبش پر بود از شعر های خوب سعدی و حافظ تو ایسنتا باهاش کم کمکی در ارتباط بودم بعد یه هو متوجه شدم کلا نیست 😂 خواستم خبری ازش بگیرم با خودم گفتم آی بابا اون کجا تو کجا میبینی نیست خب به تخمت به احتمال ۹۹ درصد ازدواج کرده الانم یه بچه حداقل تو شیکمش داره بغلش و فعلا فاکتور گرفتم

یه چیز دیگه هم متوجه شدم ۹۰ درصد دوستای من تو بیان دختر بودن :/ همون ده درصد پسر هم به لطف همون دخترا باهاشون اشنا شدم کلا عجیبه جریان چیه خودمم حیقیقتش اطلاعی ندارم 😂

خیلی وقته ننوشته بودم امید وارم دفعه بعدی که  مینویسم زود تر بیاد