سلام چطورین عیدتون با کلی تاخیر مبارک والا اگه وقت خوبی بود میرفتم پست سال قبلمم رو پیدا میکردم ببینم میخواستم چیکار کنم چیکارا کردم چیکارا نتونستم بکنم چقدر تغیر کردم

البته بزارین یه چیزی در گوشی بهتون بگم من همون هیچکسی هستم که شیش سال پیش اومد بیان اصلا عوض نشدم 😂 و حقیقتا از این موضوع ترس دارم

این جونم بگه براتون که این مدت میخواستم هم بیام بنویسم ولی موضوع پیدا نمیکردن بعد یه هو وسط خیابون یه موضوع خوب به ذهنم میرسید ولی چه فایده ؟

چیکار کردم ؟‌ گوشی رو در اوردم همونجا در جا یه چند خط در موردش نوشتم که وقتی اومدن اینجا بنویسم

اول یه خبر خوب بهتون بدم 😂 اون دختر یادتونه اکس بنده که خودش رو از طبقه چهار پرت کرده بود پایین و نمرده بود ؟؟؟ خب همچنان هم نمرده و از بیمارستان مرخص شده و الان خونشون داره ارزوی مرگ میکنه از دست این مهمونای عید ... والا من که سالمم هم از دست مهمونا دلم میخواد خودمو از طبقه چهار بندازم پایین اون که جای خود

داشتم به این فکر میکردم هیچ ادم عاقلی خودشو از طبقه چهار پرت نمیکنه پایین

یه جمله ای هم از روانپزشک ها شنیدم این هستش که یه اتفاق باعث نمیشه ادم دست به همچین کاری بزنه بلکه سلسله کار و اتفاقات باعث این عمل میشن

ولی من میگم چقدر باید یه ادم رو ناراحت یا اعصبی کنی و اون ادم چقدر باید در شرایط بلاتکلیفی قرار بگیره که دیگه مغزش هم راضی به انجام این کار بشه ؟ (در نظر هیچکستون بلاتکیفی بد ترین درده)

واقعیتش همه چیز های خوب ادم رو میگاد داشتم فکر میکردم میدیدم که

سیگار ادم رو میگاد

ازدواج ادم رو میگاد

مهونی ادم رو میگاد

دوست خوب ادم رو میگاد

عشق ادم رو میگاد

این اخری خداروشکر دردش کامل بهم وارد نشده ولی مثل سگی که دایناسور دیده دوری میکنم ازش 😂

بزرگ شدن تا اینجای کار فقط اونجاییش خوب بود که تو صف نونوایی دیدم یه چیزی خیلی اروم خورد به پام نگاه کردم دیدم یه پسر بچه کوچیک داره بهم میگه میشه یکم پاتونو کنار بکشید من برم پیش دوستم ؟ 😂😂😂

نگاه کردم دیدم دوستش مثل خودش ریزه میزه یکم از من جلو تره بعد 😂این پسر بچه ها به هیشکی نگفته بود برو کنار رد بشم خودش به هر زحمتی شده بود از میون اون همه پا رد کرده بود 😂 ولی به بس بست هیچکس رسیده بود تهش ...

اگه غلط املایی زیاده دیگه خودتون اصلاحش کنید عجله ای نوشتم بعد افطار هستش و من نسخ نسخ